چرا نباید خبرنگار و رسانه ی داخلی تحقیر شود ؟
رسانه نماد فرهنگ هر کشوری است
به گزارش پایگاه خبری سیمین ،در ایران ، ارزش گذاری و اهمیت به رسانه ی داخلی ، مطبوعات و خبرنگاران ، درون مایه ی فرهنگی و معرفتی دارد و غنی از منابعی در ادبیات فارسی به مانند شاهنامه می باشد اما شناخت و معرفی هسته ی فرهنگی ادبیات و ارتباطات ، موضوعی است که نیاز امروز جامعه ی ایران است که در این گفتمان به آن پرداخته می شود.
هشداری که به مسئولین کشور داده می شود تا به رسانه ی داخلی اهمیت و ارزش داده شود که یکی از اهداف ، قدرت بخشیدن و اعتماد به نفس به خبرنگاران برای تهیه و تولید اخبار قوی و علاوه بر معرفی پتانسیل ها و ایجاد امید ، نوعی مانع برای جلوگیری از افزایش روز افزون فساد در جامعه است که این روزها بسیار شنیده می شود که کاسبی فسادگران در گوشه و کنار کشور ، پررونق شده است .
از سویی دیگر اهمیت به رسانه ی داخلی برمی گردد به همبستگی بین ادبیات و ارتباطات که این ارزش گذاری به خبرنگار و رسانه ی داخلی به طور ناخوداگاه بر حفظ و پایبندی به فرهنگ و ادبیات ایرانی نیز تاثیرگذار می شود و روز به روز ، رسانه ی داخلی را غنی تر و قوی تر می کند .
زمانی که رسانه ی داخلی در کشور با بی مهری مواجه می شود به مراتب رسانه ی بیرون مرزی قوی تر و اینگونه با بستر سازی ناخوداگاه ، مخاطب داخل کشور را به سوی رسانه ی بیرون مرزی هدایت می کنیم .
رسانه ها نشات گرفته از فرهنگ غنی هر کشوری هستند از زبان ، آداب و رسوم ، ادبیات تا روحیه ی مطالبه گری ، اعتراض و واکنش و تنش که مجموعه یی از فرهنگ ارتباطات را شکل می دهد .
شاهنامه ی فردوسی به مانند پیام ارتباطی و رسانه یی ، کاملا ایرانی است چرا که شاهنامه به فرایند حیات بخشی فرهنگ ایرانی بعد از این دوره ی تاریخی می پردازد .
بعد از فردوسی بود که تمدن جدید ایران اسلامی به ظهور رسید و فرایند شناختی ایران را با شیخ اشراق و ملاصدرا شکل داد که به تشکیل ایران جدید بعد از صفویه منجر شد و به نوعی جامعه شناسی ایرانی را شکل ، می دهد .
در مقابل اگر به جامعه شناسی آمریکا بپردازیم جامعه شناسی است که از اروپا به آمریکا کوچ می کند و در آمریکا ، هویت آمریکایی به خود می گیرد و در اینجا به آسانی می توان ارتباط بین فرهنگ و ارتباطات را معنادارتر کرد و رسانه ی آمریکا با روند و سرعت بیشتری در بین مخاطبین خود جایگاه پیدا می کند و حتی سعی می کنند کشورها را به واسطه ی رسانه ی داخلی ، تحت تاثر قرار دهند حتی اینگونه به خود اجازه می دهند تا به قلمرو فرهنگی ، سیاسی دیگر کشورها تجاوز کنند.
حال آنچه طی این چندین دهه ی ارتباطات و رسانه ی معاصر در کشور می بینم فاصله ی بسیار زیادی با ادبیات و فرهنگ اصیل ایرانی دارد زمانی که در جلسه رسمی فرماندار به خبرنگاران محیط زیست ، اهانت می کند یا خبرنگار را از جلسه رسمی بیرون می کنند یا مانع ورود خبرنگار به جلسه ی رسمی می شوند و یا با حضور فرماندار ، گوشی خبرنگار را می شکنند و به وی حمله می کنند و…..
در این موارد می بینیم که خبرنگار و رسانه مورد نکوهش و تخریب قرار می گیرد خبرنگاری که با قلم خود پیوند فرهنگ ، امید ، باور ، اعتماد بین مردم و جامعه است حال چگونه این رسانه در این شرایط سخت بی مهری به رسالت خود عمل کند ؟
این نوع فرهنگ برخورد با خبرنگار بسیار با فرهنگ غنی ایران با رسانه یی چون شاهنامه ایرانی ، فاصله دارد فرهنگ ارتباطات ایرانی ، زاده کشور ایران است حال چرا طی این سالها رفتار و نگاه به رسانه ی داخلی که در دنیای امروز نقش مدیریتی دارد این همه خشن و دور از فرهنگ ایرانی است ؟
برخی معتقد هستند به علت عدم نظارت صحیح بر عملکرد مدیران کشور، رشد فساد و علاقمندی برخی مدیران به آرامش برای چسیبدن به بدنه ی فساد این بی مهری به رسانه را شکل می دهد.
اما می توان گفت ، مهترین مسئله ، بی اهمیتی به فرهنگ غنی ایران است و یا نوعی فراموشی و کم رنگ کردن اصالت ایرانی است که اینچنین رسانه ی داخلی مورد تحقیر و تخریب قرار می گیرد .
با این تفاصیل ، حمایت و اهمیت دبیر شورای اطلاع رسانی دولت اگر ادامه دار و قانونمند باشد به حتم می تواند به نهادینه کردن جایگاه و اهمیت رسانه و پررنگ کردن فرهنگ غنی ایرانی بپردازد .
تمام /
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید